مهندس - بانک مقالات فارسی زیانمندترین مردم در معاملت و نومیدترین‏شان در مجاهدت ، مردى است که تن خویش در طلب مال فرسود و تقدیرها با خواست او مساعد نبود ، پس با دریغ از دنیا برون شد و با وبال آن مال روى به آخرت نمود . [نهج البلاغه]

 4 بانک مقالات فارسی  3



یکپارچه‌سازی پروژه‌ها با کمک مدیریت دانش

 یکی
از اهداف پروژه ها به پایان رساندن یک ماموریت و یا حل یک مساله پیچیده به کاراترین
شیوه ممکن می‌باشد. با افزایش پیچیدگی مساله، پیچیدگی سازمان و سیستم دانش مورد
نیاز پروژه نیز  افزایش می‌یابد (شکل 1). پیچیدگی ذاتی را می‌توان به طور مثال با
میزان نیاز تیم پروژه به افراد در رشته های مختلف علمی مشخص نمود.



شکل 1: پیچیدگی مسائل و سیستم های دانشی آنها


 یکپارچه
سازی مدیریت دانش و فرآیند اجرای پروژه، شامل سه راهکار مدیریت دانشی می باشد:


نخستین راهکار، استقرار یک سیستم دانشی کارا برای پروژه می باشد که تمامی اقدامات
یا فعالیت‌های دانش محور آن با آن پروژه خاص مرتبط بوده و بر اساس اهداف تعریف شده
پروژه بنا نهاده شده‌اند. یکی از راه های بهبود کارایی سیستم دانش، توجه مضاعف به
فرآیندهای ارتباطی (مانند برگزاری نشست‌های بررسی وضعیت) و بازخوردی (مانند بازبینی
در انتهای هر یک از فاز‌های پروژه) می باشد (شکل2). این امر سبب توسعه هدایت پروژه،
از هدایت مستقیم که با کمک فرآیند های برنامه‌ریزی و کنترل در سطح داده انجام
می‌شود، به هدایت غیر مستقیم که با کمک فرآیندهای ارتباطی و بازخوردی در سطح دانش
صورت می‌پذیرد، می‌گردد.


 


شکل 2: الگوی توسعه هدایت پروژه


دومین راهکار، انتقال دانش میان پروژه‌ها می‌باشد. هدف از این راهکار، استفاده مجدد
از دانش پروژه‌های مشابه قبلی در پروژه های جدید به منظور ممانعت از "اختراع مجدد
چرخ" است (به عنوان نمونه می‌توان به چک لیست[1]
ها اشاره نمود). انتقال دانش میان پروژه‌ها می تواند منافع آشکاری برای سازمانی که
اجرای پروژه‌ها را بر عهده دارد، داشته باشد. یکی از راه‌های تضمین و الزام انتقال
دانش، تلفیق اهداف دانشی با هر یک از مراحل پروژه یا اهداف نهایی می‌باشد.


راهکار سوم، انتقال تجربه میان پروژه‌ها می‌باشد. با کمک انتقال تجارب، می‌توان از
فرآیندهای یادگیری پیشین به طور نظام‌مند در پروژه های آتی، استفاده نمود که این
امر موجب پیشگیری از ارتکاب مجدد اشتباهات گذشته می گردد.(به عنوان نمونه می توان
به کارگاه های آموزشی دروس آموخته شده[2]
اشاره نمود). از آنجا که فرآیندهای یادگیری ناهماهنگ می‌توانند بار‌ها در طول
فعالیت سازمان تکرار شوند، یادگیری به وسیله سعی و خطا می تواند برای سازمان بسیار
هزینه‌بر باشد. تلفیق اهداف دانشی با هر یک از مراحل پروژه یا اهداف نهایی آن، یکی
از راه‌های تضمین و الزام انتقال تجارب می‌باشد.


با وجود وقوف اعضای تیم پروژه به اهمیت و لزوم انتقال دانش و تجربه، آنان عموما
اولویت کمتری برای این فعالیت‌ها نسبت به اهداف اصلی پروژه (ضرب‌العجل، هزینه،
کیفیت)، در نظر می‌گیرند و این در حالی است که تلفیق اهداف دانشی و یادگیری با
اهداف پروژه، نقش کلیدی در فرآیند مدیریت دانش پروژه محور ایفا می نماید.

        


[1] Checklist

[2] Lessons Learned Workshops



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: مهندس



    یکپارچه سازی سیستم های نرم افزارای مدیریت دانش با سیستم های اصلی سازمان


    شروع بهار بر همگان مبارک! فعالیت بلاگ در سال جدید را با یک موضوع بسیار مهم در حوزه فناوری اطلاعات در مدیریت دانش آغاز می کنم.

    در دو سال اخیر برخی از سازمان ها و شرکت ها اقدام به اجرای مدیریت دانش کرده و یا در پی اجرای آن هستند. البته اگر از لحاظ علمی بررسی کنیم اکثرا اجرای سیستم نرم افزاری مدیریت دانش است نه مدیریت دانش. این سیستم ها و ابزار های نرم افزاری که روز به روز هم در حال گسترش هستند، در حالت ها و انواع مختلفی مشاهده می شوند. از سیستم های جامع و کلان مدیریت دانش گرفته تا استفاده از ابزار های ساده ای چون Wiki و یا Forum که اقدام به تبادل دانش و اطلاعات بین افراد می کنند. نکته ای که در اکثر این موارد مشاهده می شوند جدا بودن این سیستم ها از سیستم های نرم افزاری سازمانی مانند پورتال ها و ... می باشد. به نحوی که کارمند، فعالیت ها و وظایف روزمره خود را در یک سیستم انجام می دهد و برای کار با سیستم های مربوط به مدیریت دانش از آدرسی دیگر (بر روی اینترنت یا اینترانت) استفاده می کند. این جدایی را که می توان به کار جزیره ای تفسیر کرد، مانعی بزرگ و غیر قابل جبران در مسیر موفقیت مدیریت دانش می باشد.
    فعالیت های حوزه مدیریت دانش که در نگاه اول و نه چندان عمیق جزء وظایف اصلی و روزمره کارمندان محسوب نمی شوند، چنانچه توسط نرم افزار هایی هدایت شوند که خود نیز جدا از بدنه سیستم اصلی سازمانی باشد.... چه خواهد شد!؟ به جرات می توان گفت پس از مدتی این سیستم ها که قرار بود به حافظه سازمانی تبدیل شوند، همچون پوشه های خاک خورده و دست نخورده ی اداره ثبت اسناد و املاک می شوند! بماند که چه هزینه هایی هم صرف آن ها می شوند، اعم از هزینه ها در جهت نگهداری و پشتیبانی سیستم، اقدامات جبرانی جهت فعال کردن مجدد آن ها و ...؛ عمر این سیستم ها هم بسته به قدرت تیم مدیریت دانش در سازمان و شیوه های انگیزشی آن ها دارد، ولی همچون چراغ نفتی است که روزی خاموش خواهد شد. حال در سازمانی یک روزه و در سازمانی دیگر یک ساله.

     
    چه باید کرد؟

    چنانچه اقدام به تهیه و استفاده از ابزار های حوزه فناوری اطلاعات در زمینه مدیریت دانش دارید که کارمندان استفاده کنندگان آن هستند، حتما به این نکته توجه کنید که آن ابزار یا نرم افزار کاملا منطبق با سیستم اصلی سازمان شما باشد. به زبان ساده اگر کاربر یک بار در سیستمی نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد کرد، در همان جا به ابزار های مربوط به مدیریت دانش هم دسترس داشته باشد. نه اینکه برای ورود به آن، به آدرسی دیگر رفته و با نام کاربری و کلمه عبوری دیگر وارد شود.
    کاربری را در نظر بگیرید که تمایلی به همکاری در زمینه تبادل دانش و بهره گیری از بانک دانشی شما را ندارد. اگر وی وارد سیستم اصلی سازمان شود که فعالیت روزمره خود را (مثلا  پیگیری نامه های اداری) دنبال کند، فرض کنید در همان صفحه اول خود تیتر دانشی را مشاهده می کند که در حوزه دانشی وی بوده و از علایقش محسوب می شود. به نظرتان باز هم بی تفاوت می ماند؟ حال اگر سیستمی جداگانه داشتید، می توانستید به این سادگی نظر وی را جلب کنید!؟
    اگر سازمانتان اصلا سیستم نرم افزاری جامعی هم ندارد، و قصد اجرا و پیاده سازی ابزار های نرم افزاری مدیریت دانش را داردید، حتما این یکپارچگی را به عنوان یک پیش نیاز در نظر داشته باشید.

    نکته ای بسیار ساده ولی پر ارزش و قابل توجه است. کم نیستند سیستم هایی که با هزینه های هنگفت طراحی و پیاده سازی، به همین دلیل ساده پس از گذشت مدتی، از استقبال زیادی مواجه نشده اند و نهایتا طعم تلخ شکست را چشیده اند!



    به امید وزش نسیم بهاری در روح و جان سازمان های ایرانی




  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: مهندس

    مدیریت دانش در دانشگاه های مالزی (دوشنبه 88/1/31 :: ساعت 5:32 عصر )


    با توجه به این که اخیرا دوستان زیادی برای اجرای پایان نامه در زمینه مدیریت دانش در دانشگاه ها تماس برقرار کرده اند، نظر ایشان را به مقاله ای از EJKM در خصوص کاربرد مدیریت دانش در دانشگاه های مالزی جلب می نمایم:

    The Application of Knowledge Management in Enhancing the Performance of Malaysian Universities
    IJKM  2007 - Vol 5 - Issue 3

    Mohd Ghazali Mohayidin, Nor Azirawani, Man Norfaryanti Kamaruddin and Mar Idawati Margono
    Universiti Putra Malaysia

    Abstract: The government’s aspirations of making
    Malaysia a leading international educational centre in the Asian Region has put
    a strong pressure on local universities to improve the quality of education
    they offer. One of the major steps that has been identified by the government
    to achieve this goal is to enhance the performance of local universities
    through the application and implementation of an excellent knowledge management
    (KM) system. An effective KM system requires every academician to practice
    appropriate management of knowledge in his or her teaching and learning
    activities, which includes, generating, acquiring, storing and disseminating
    knowledge effectively to users of knowledge, especially students. A study by
    the Centre for Academic Development (CADe) of Universiti Putra Malaysia in 2005
    found that the level of knowledge management practices in Malaysian
    universities was merely moderate; and to meet the national aspirations, KM
    practices need to be developed further from various aspects of structure,
    facilities and culture among the academic players. The ive of this study
    is to evaluate the level of practice among the academicians and to determine factors
    contributing to the effectiveness of knowledge management practices at
    individual, faculty and university level. Eight local universities, both public
    and private participated in the study. Factor Analysis was used to determine
    factors affecting the practices of knowledge management while Multiple
    Regression Analysis was used to analyse and determine the importance of various
    variables that will add value, thus improve the performance of Malaysian
    universities. The results indicate that info-structure support; infrastructure
    capacity; info-culture; and knowledge acquisition, generation, storage and
    dissemination; are important factors in shaping the KM initiatives.
    Info-structure is found to be the most significant variable. This is consistent
    with other studies, which confirm that people and cultural issues are the most
    difficult problems to resolve, but tend to produce the greatest benefits.


    Keywords: Organisational knowledge, knowledge
    management practices, infrastructure, info-structure, info-culture.

    Full Text






  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: مهندس

    <   <<   41   42   43   44   45   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    مترجم لغتنامه لغت نامه فرهنگ لغت آن لاین آنلاین translator dicti
    برندگان جایزه نوبل فیزیک در سال 2008
    سال جهانی نجوم -جهان برای کشف از آن تو
    کلاس آموزش ضمن خدمت زبان تخصصی فیزیک
    نمونه کلید واژه های اپتیک (زبان تخصصی فیزیک دبیرستان)
    ماشین چکه ای شمع
    موتور الکتریکی ساده
    پلاسما (فیزیک)
    معمای هولمز(فیزیک)
    ساختار اتم (فیزیک ،مقالات)
    رشته مهندسی مواد
    منشاء میدان مغناطیسی زمین
    سرعتی بالاتر از سرعت نور
    آلدئیدها و کتونها
    مصرف شکلات شیری پس از ورزش و کار سخت
    [همه عناوین(353)][عناوین آرشیوشده]

    »» منوها
    [ RSS ]
    [ Atom ]
    [خانه]
    [درباره من]
    [ارتباط با من]
    [پارسی بلاگ]

    بازدید امروز: 31
    بازدید دیروز: 176
    مجموع بازدیدها: 215799
     

    »» درباره خودم
     

    »»دسته بندی یادداشت ها
     

    »» آرشیو نوشته های قبلی
     

    »» لوگوی خودم
     

    »» اشتراک در وبلاک
     
     

    »» دوستان من
     

    »» لوگوی دوستان من