![]() |
4 بانک مقالات فارسی 3 |
![]() |
سیزدهم فروردین ماه درگفتار ایرانیان از آن به عنوان 13به در یاد می کنند یکی از روزهای شادمانی و سرور است .
عده ای به واسطه ی آن که آگاهی کمتری دارند ، ازاین روز به عنوان روز نحس یا د می کنند در صورتی که در هیچ یک از کتابهای باستانی یا آثار پژوهشگران آداب و سخن ایرانیان به نحس بودن یا شوم بودن این روز اشاره نشده بلکه از این روز به عنوان" تیر روز"که روز بسیار سعید و فرخنده ای است یاد می کنند .
به میمنت این فرخندگی که در پایان جشن های رسمی نوروز قرار داده اند که مردم خانه و کاشانه ی خود را ترک گفته و در دامان طبیعت و جویبارهای روان به جشن و پایکوبی می پردازند .این سنت از زمان جمشید که سالهای پی در پی را در دامان طبیعت خیمه و خرگاه برپا می کرده است برجای مانده و هم اکنون نیز ادامه دارد.
******************************************************
کی اول شروع کرد به گره زدن
ماجرا از آنجا شروع شد که کیومرث نخستین بشر روی زمین (بر اساس افسانه آفرینش در ایران باستان ) اولین پادشاه ، دختر و پسری داشت بنام مشیه و مشیانه که دو قلو بودن و چون تنها این دختر و پسر روی زمین بود در روز سیزدهم فروردین برای اولین بار ازدواج کردن از آنجایی که در آن زمانه محضری نبود تا با هم عقد کنند. اصلا عقد و نکاح شناخته شده نبودآن دو تصمیم گرفتند یک فکر خلاقانه بکنند ناگهان چشمشان به نوعی علف به نام "مورد " افتاد پس باهم دیگه شاخه های مورد به هم گره زدن پایه ازدواج خودشان را بنا کردند و چه مستحکم ...
این راز در بین ایرانیان گشت و همه از اون آگاه شدند و به یاد سالگرد ا زدواج مشیه و مشیانه هر ساله در روز 13 فروردین دختر ها و پسر های دم بخت این مراسم را انجام می دادند .
هنوز هم دختر ها و پسر ها برای بستن پیمان زنا شویینیت می کنند و علف گره می زنند .
برگرفته از کتاب اصل و نصب
اثر :عبد العظیم رضایی( با تلخیص)
منبع : وبلاگ تدبیر
روزی، بر فراز چراگاهی بزرگ ، گوسفندی با بره اش در حال چرا کردن بودند. عقابی بالای سر این دو چرخ می زد و با چشمانی پر از گرسنگی گوسفند وبره اش
را بر انداز می کرد و می خواست به پایین بیاید و شکارش را بگیرد. اما در همین
حین عقاب دیگری در آسمان پدیدار شد و بر بالای سر گوسفند و بره به پرواز در-
آمد . هنگامی که ای دو رقیب همدیگر را دیدند با فریاد های خشم آلود جنگی تمام عیار را آغاز کردند . گوسفند نگاهی به بالای سر خود انداخت و شگفت زده شد.
سپس به بره ی خود رو کرد و گفت :
" چه شگفت کودک من! این دو پرنده شکوهمند با هم نبرد می کنند تا از مقدار بیشتری از آسمان بهره مند شوند ! آیا وسعت این فضای بیکرانه برای هر دوی
اینها کافی نیست؟ بره ی کوچک من! ای کاش هر چه زود تر بین برادران بالدارت صلح و دوستی بر قرار باشد!"
وبره در حالی که معصومانه به آن دو عقاب می نگریست این آرزو را در قلب کوچک خود تکرار کرد .
(جبران خلیل جبران)
کودکان تخیلات ایده ها و افکار خود را با به کا ر گرفتن روشهای گوناگون وخاص خود بیان می کنند . آن ها نقاشی می کنند، داستان می نویسند ،نقش بازی می کنند، مسآله حل می کنند، یک قطعه موسیقی را با ابزاری ساده می سازند کار دستی درست می کنند ....
کودکان برای ارائه کا رهای خلاقانه ی خود نیازمند ایده ها و اطلاعات کافی اند که با ترکیب کردن آنها بتوانند قوه ی ابتکار ونوآوریشان رابه نمایش بگذارند .این بار از ما معلمان خواسته شده است که با ارائه ی روشهایی نوین از این استعداد درونی(خلاقیت ) کودکان در کلاس های درس بهره بگیریم و در زمینه های نوشتاری و داستان نویسی تقویت سازیم و آن رادر جهت حل مسائل در حال و آینده آماده سازیم . .بدین منظور طرح مقاله نویسی نوشتن خلاق(درس انشاء) ارائه شده ما نمونه هایی از مقالات برگزیده را جهت استفاده شما در ج می کنیم :
( بر روی لینک ها کلیک کنید )