![]() |
4 بانک مقالات فارسی 3 |
![]() |
آرتمیس
" ناوگان پارسیان در ساحل پهلو می گیرد
ارتش خشایارشا به سمت آتن پیش می رود
پیروزی نزدیک است
پارسیان با سرافرازی به آتن وارد می شوند
شهر خالی است
همه یا در دریا شکست خورده اند یا از شهر گریخته اند
آتن فتح شد "
آرتمیس یا آرتمیز در لغت به معنی راست گفتار بزرگ است
از آرتمیس به عنوان نخستین و تنها زن دریا سالار جهان تا به امروز نام برده اند
او به سال 480 پیش از میلاد به مقام دریا سالاری ارتش شاهنشاهی خشایارشا رسید . و در نبرد ایران و یونان ارتش ایران را از مرزهای دریایی هدایت می کرد
آرتمیس با خردمندی و کارآمدی بی همتایی? کشتیهای جنگی دیو پیکر را رهبری کرد و با فرماندهی درست بایسته خویش? در حالی که بسیاری از ناوگانهای دیگر از دشمن شکست خوردند، ناوگان تحت فرماندهی او بر یونانیان پیروز شد
این زن فرمانده از رایزنان جنگی خشایارشا نیز بوده است
تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی و برجستگی و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار نامیده اند
جشن مهرگان پیروز باد
یکی از جشن اصلی ایرانیان جشن مهرگان است که برابر (مهر) شانزدهم مهر ماه است وزمانی است که محصولات به بار نشسته وکشاورز مسرور از نه ماه انتظار دسترنج خود را به شادی برداشت میکند و برای سپاس گذاری از ایزد به جشن و پایکوبی مشغول می شود.در جشن مهرگان هم چون جشن نوروز مراسمی ویژه ای بر پا می شده که این جشن به مدت شش روز ادامه داشته است
مورخان یونانی ؛ تاریخ نویس یا خیال پرداز و افسانه پرداز!!!
اکثر (تقریبا تمام) منابع مکتوبی که بیان گر تاریخ ایران باستان بوده اند در حمله اسکندر گجستک و اعراب به ایران نابود و سوزانیده شده اند ، بنابراین منابعی که از آنها می توان به تاریخ ایران باستان پی برد به کتیبه ها و الواح باقیمانده از دوران باستان و نوشته های نویسندگان یونانی و رومی محدود می شود
اما نوشته های تاریخ نویسندگان یونانی ورومی دارای حرف و حدیث و شک و شبه هستند!
همان طور که واضح است ایرانیان با یونانیان و رومی ها روابط دوستانه ای نداشته اندبنابراین بناید انتظار داشت که نوشته های مورخان یونانی از دروغ و تعصب خالی باشد
محمد علی جمال زاده (پدر داستان نویسی ایران) در نامه ای به امیر مهدی بدیع (نویسنده کتاب یونانیان و بربرها)در مورد مورخین یونانی این چنین می نویسد :
" ... عبارتست از آن همه شهادت های دروغ و مجعول و ضد ونقیض
...خواننده اگر یک مثقال فهم و شعور داشته باشد خودش ملتفت خواهد شد ، آن هایی هم که فهم و ادراک ندارند بگذار تا بمیرند در عین خودپرستی و نفهمی"
یکی از این تناقض گویی ها را در داستان کمبوجیه و بردیا پسران کوروش می توان مشاهده کرد ، هر مورخ این موضوع را به دلخواه خود و با نظر شخصی خودش نوشته است :
هرودوت نوشته است :
" کمبوجیه از ترس شاه شدن بردیا او را به قتل می رساند"
گزنفون می گوید :
"در لشکر کشی به مصر کمبوجیه ، بردیا را به همراه خود برد و در آن جا او را کشت"
برخی دیگر از مورخان نوشته اند که مرگ بردیا پس از مرگ مشکوک کمبوجیه رخ می دهد
خانم پروفسور هاید ماری کخ در مورد تاریخ نویسان یونانی و رومی می نویسد :
" گزارش این افراد همواره زیر نظر نوع روابط میان شرق و غرب بوده و فاقد بی طرفی است"
پروفسور کخ در جای دیگری از کتابش در مورد چیزهایی که مورخان یونانی پیرامون زنان ایرانی نوشته اند بیان می دارد :
"از منابع (الواح و کتیبه ها) چنین بر می آید که نظر مورخان یونانی درست نیست"
استاد پیرنیا (استاد مشیرالدوله) برخی از نوشته های هرودوت در مورد تاریخ ایران را (از جمله دلایلی که هرودوت در باب حمله کمبوجیه به مصر بیان کرده است) باور نکردنی می خواند
***
آنچه که مشخص است ، علاوه بر آثار نویسندگان یونانی و رومی در گذشته ، امروزه نیز اروپاییان و غربی ها همچنان در تحریف تاریخ و فرهنگ ایران باستان می کوشند
استاد سعید نفیسی (در مقدمه کتاب دیوان شاه نعمت الله ولی) دلیل این کار اروپاییان را چنین بیان می کند :
" ... چون اروپاییان وارث تمدن یونان و روم بوده اند در همه جا کوشیده اند اثر پای یونان و روم را پیدا کنند و سرچشمه ی همه چیز را در تمدن یونان و روم و اسکندریه بدانند "
بنابراین چون غربی های امروز چون خود را وارث یونان و روم می دانند می کوشند که آن ها را قومی برتر نشان دهند و حتی برای بزرگ جلوه دادن فرهنگ و تاریخ خودشان حاضرند فرهنگ ما را خرد کنند و حقایق تاریخ ما را زیر پا بگذارند
***
در هر حال نمی توان از منابع یونانی هم به طور کامل چشم پوشی کرد و تمام قسمت های آن ها را دروغ دانست و نوشته های آنها را نادیده گرفت ولی برماست که در زمان خواندن متونی که از مورخان یونانی نقل شده اند اندکی بیندیشیم و چشم و گوش بسته آن ها را نپذیریم.
منابع :
کوروش کبیر ، حقیقت تاریخ : فرشاد ابریشمی
از زبان داریوش : پروفسور هاید ماری کخ
مجموعه آثار جمال زاده (اسناد و نامه ها)
دیوان شاه نعمت الله ولی (مقدمه سعید نفیسی)