واژه شناسی: ریشه کلمه «مذبور» - بانک مقالات فارسی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر چیزی کمیاب گردد عزیزتر می شود، جز دانش که هر چه فراوان گردد گرامی تر شود . [امام علی علیه السلام]

 4 بانک مقالات فارسی  3


واژه شناسی: ریشه کلمه «مذبور» (چهارشنبه 88/1/26 :: ساعت 4:19 عصر )

واژه شناسی:

 

مشتقات کلمات « ذبر » و « زبر »

 

بسیاری از واژگانی که ما در نوشتارهای خود بکار می‌بریم برگفته از افعال یا واژه های دیگری است. به همین جهت معانی مشتقات به نوعی مرتبط با معنی ریشه آن کلمه است، در غیر این صورت حتی اگر حروف اصلی فعل در آن واژه بکار برده شده باشد، آن لغت دارای معنای دیگری می باشد.

ریشه یابی واژگان به ما کمک می کند که واژه مشتق را در مواضع غیر مرتبط یا غیر ما وضع‌له بکار نبریم تا خواننده‌ی نوشتار ما، دچار سردرگمی نشود. همچنین دقت به ریشه واژه موجب می شود که ما در نگارش مشتقات دچار اشتباهات املایی نشویم. فرضاً در بعضی مطالب کلمه‌ی «توجیح» به معنای «روشن نمودن یا واضح نمودن مطلبی» آمده است. با دقت در این کلمه متوجه می شویم که ریشه این واژه «وجه» است بنابراین کلمه مورد نظر «توجیه» می‌باشد.

مشتقات واژه‌های « ذبر »، « زبر »، « ذکر »، «سطر» و « سفر » در نوشتارها بسیار بکار برده می شود. بنابراین باید معانی اصل واژه به خوبی دانسته شود. در لغت «ذبر» به معانی نوشتن و کتابت آمده است (لغت نامه دهخدا، واژه "ذبر"). «زبر» نیز به همان معنای نوشتن یا نبشتن در لغت‌نامه ها آمده است. (لغت نامه دهخدا، واژه "زبر"). همچنین واژه «سفر» و «ذکر» نیز به معنای نوشتن آمده است (لغت‌نامه دهخدا).

پس واژگان فوق همگی به یک معنی می باشند اما در اصالت متفاوت می باشند. واژه «ذبر» معرب کلمه «دبیر» است به همین جهت «ذبر» از لغت فارسی به عربی آمده است. بنابراین اعراب واژه «دبیر» که فارسی است را به طرز و صورت زبان خویش نزدیک و استعمال کرده است که ثمره آن ساخته شدن کلمه «ذبر» است (فصلنامه نامه فرهنگستان، سال هفتم، شماره 2 (پیاپی 26)، شهریور 1384، ص 234- همچنین رک: تطور تاریخی عناوین دبیر و دیوان، تألیف حمید تنکابنی، ص 59). اما واژه «زبر» در اصل فارسی جایگاهی ندارد و لغتی اصالتاً عربی است و کلمه «زبور» که نام کتاب حضرت داوود (ع) از آن گرفته شده است. پس کلمه «ذبور» که اصالتاً فارسی بوده و معرب شده است به معنی کتاب داوود (ع) نمی باشد و استعمال آن در این خصوص اشتباه می باشد. بدین جهت «ذبور» جمع «ذبر» (به کسر ذ) به معنی «کتاب‌ها» یا «نامه‌ها» می باشد.

همچنین از کلمه «ذبر» واژه‌های «مذبّر» به معنی «نویسنده» و «ذبار» به معنی «کتابهایی که آسان خوانده می‌شود» آمده است.

نعت مفعولی از کلمات «ذبر» و «زبر»، به ترتیب « مذبور » و « مزبور » می باشد. بنابراین واژ‌های « مذبور » و « مزبور » هر دو به معنای «نوشته شده» آمده و «مذکور»، «مسطور» و «مسفور» نیز همه به یک معنا است و صحیح می باشند، بنابراین مترادف هستند. همانطور که گفته شد تفاوت این دو کلمه در اصالت آنها است که « مذبور » ریشه در زبان فارسی دارد، اما « مزبور » اصالتاً عربی است.

پس مصدرهای «زبر» و «ذبر» کاملا از هم متمایز بوده و با اینکه دارای معنای مشترکی می باشند بطور اتفاقی شبیه هم هستند و این دلیل بر غلط بودن یکی از آن دو نمی باشد. بنابراین دو مصدر فوق، مشترک لفظی نیستند بلکه مترادف هستند.

این در حالی است که بعضی لغت نامه نویسان فارسی به کلمه «مذبور» و «ذبر» اشاره نکرده اند در حالی که این دو واژه حقیقتاً فارسی می باشند.

در بعضی اظهار نظرات دیده شده که عده ای واژه « مزبور » را بر گرفته از کلمه «ز بر» (به کسر ز و فتح ب) می دانند در حالی که «ز بر» از «ز+بر» یعنی از یک حرف اضافه+اسم ساخته شده است و به معنی «بالا و از فوق» می باشد. این عده می گویند مزبور یعنی در فوق آمده و بر گرفته است ز+بر است، در حالی که این اشتباه است و امکان ندارد از یک اسم و حرف اضافه یا فقط اسم (جامد غیرمصدری)، نعت مفعولی یا اسم مفعول ساخته شود.

در خصوص کلمه « مذبور » و ریشه‌ی آن یعنی « ذبر » به این منابع رجوع کنید:

 

·     لغت نامه دهخدا، واژه های «مذبور» و «ذبر»

·        تطور تاریخی عناوین دبیر و دیوان، تألیف حمید تنکابنی، ص 59

·       فصلنامه نامه فرهنگستان، سال هفتم، شماره 2 (پیاپی 26)، شهریور 1384، ص 234

·         المنجد فی اللغة و الاعلام، ص 233، ذیل واژه «ذبر»

·         المعجم؛ مختار صحاح، واژه «ذبر»

·         المعجم الوسیط، جلد 2، واژه «ذبر» 

·         لسان العرب، جلد 4، ص 301 و 302، واژه «ذبر» و «مذبور» 

·         کتاب العین، جلد 8، ص 182

·         معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، جلد 2، ص 198

·         همچنین رجوع کنید به مقاله:  سکان البلاد العربیة الأقدمون و اللغة التی کانوا یتکلمون بها و تطوراتها، نوشته محی الدین خطیب؛ ایشان می گوید: و مادة (ذبر) و (زبر) و (سفر) کلها واحدة بمعنی کتب 

·         دراسة فی الأناسة المعرفیة العربیة التاریخیة-  اللغویة ووحدتها، جمال الدین الخضور، جزء الثانی، توضیح ذیل واژه «زبر»، ایشان نیز «ذبر» و «زبر» و «سفر» را مترادف می داند.

 

تحقیق از نگارنده وبلاگ

 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: مهندس


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    مترجم لغتنامه لغت نامه فرهنگ لغت آن لاین آنلاین translator dicti
    برندگان جایزه نوبل فیزیک در سال 2008
    سال جهانی نجوم -جهان برای کشف از آن تو
    کلاس آموزش ضمن خدمت زبان تخصصی فیزیک
    نمونه کلید واژه های اپتیک (زبان تخصصی فیزیک دبیرستان)
    ماشین چکه ای شمع
    موتور الکتریکی ساده
    پلاسما (فیزیک)
    معمای هولمز(فیزیک)
    ساختار اتم (فیزیک ،مقالات)
    رشته مهندسی مواد
    منشاء میدان مغناطیسی زمین
    سرعتی بالاتر از سرعت نور
    آلدئیدها و کتونها
    مصرف شکلات شیری پس از ورزش و کار سخت
    [همه عناوین(353)][عناوین آرشیوشده]

    »» منوها
    [ RSS ]
    [ Atom ]
    [خانه]
    [درباره من]
    [ارتباط با من]
    [پارسی بلاگ]

    بازدید امروز: 16
    بازدید دیروز: 9
    مجموع بازدیدها: 211261
     

    »» درباره خودم
     

    »»دسته بندی یادداشت ها
     

    »» آرشیو نوشته های قبلی
     

    »» لوگوی خودم
     

    »» اشتراک در وبلاک
     
     

    »» دوستان من
     

    »» لوگوی دوستان من